سه شنبه, ۱۱ اردیبهشت , ۱۴۰۳ 22 شوال 1445 Tuesday, 30 April , 2024 ساعت تعداد کل نوشته ها : 2006 تعداد نوشته های امروز : 0 تعداد دیدگاهها : 1577×
  • اوقات شرعی

  • برگی از زندگی آزاده شهید عبدالمهدی نیک منش/ پدر شهید نیکمنش به فرزند شهیدش پیوست

    شناسه : 4130 ۲۸ مرداد ۱۳۹۵ - ۹:۵۹ 2198 بازدید ارسال توسط :

    ۲۶ مرداد ماه یاد آور حماسه بزرگی است که آزادگان سرفراز کشور رقم زدند. در میان این دسته از رزمندگان و ایثارگران عده ای هستند که بیش از دیگران به پای نهال این انقلاب زحمت کشیده و در نهایت جان شیرین خود را در راه اعتلای این نظام نقدیم کرده اند. کسانی که در صف […]

    برگی از زندگی آزاده شهید عبدالمهدی نیک منش/ پدر شهید نیکمنش به  فرزند شهیدش پیوست
    پ
    پ

    ۲۶ مرداد ماه یاد آور حماسه بزرگی است که آزادگان سرفراز کشور رقم زدند. در میان این دسته از رزمندگان و ایثارگران عده ای هستند که بیش از دیگران به پای نهال این انقلاب زحمت کشیده و در نهایت جان شیرین خود را در راه اعتلای این نظام نقدیم کرده اند. کسانی که در صف مبارزه برای ییروزی  انقلاب اسلامی تلاش کرده اند، در جنگ تحمیلی به جنگ دشمن بعثی رفته اند، بعنوان اسیر در چنگال دشمنان این کشور مقاومت کرده اند و در نهایت در این میدان مبارزه جان شیرین خود را تقدیم این انقلاب کرده اند. شهید عبدالمهدی نیک منش از این دست شخصیت هایی است که تا جان در بدن داشته برای عظمت این انقلاب، مردم و سرزمین شکوهمند ایران اسلامی از خود مایه گذاشته است. عصر داراب به جهت تکریم ایام حضور آزادگان سرفراز بخشی از زندگی نامه این شهید عزیز را تقدیم خوانندگان می کند.

    آزاده شهید عبدالمهدی نیکمنش؛ درسال۱۳۴۳در یک خانواده مذهبی در داراب دیده به جهان گشود ودر دامان پدر ومادری با ایمان ومتعهد پرورش یافت. مادر این شهید بزرگوار در خصوص کودکی وی چنین اظهار می دارد: عبدالمهدی از همان دوران شیرخوارگی نوزادی آرام وبا نشاط بود، همیشه با وضو به او شیر می دادم تا به سن۲سالگی رسید، پدرش به او بسیار علاقه داشت، بطوریکه از ۳سالگی به بعد او را همراه خودش به بازار می برد زیرا تحمل دوری فرزند برایش مشکل بود.
    عبدالمهدی در دوران دانش آموزی همیشه شاگردی ممتاز بود. با شروع انقلاب اسلامی گر چه دانش آموز و کم سن و سال بود اما با ذوق و شوق فراوانی به صفوف مبارزین پیوست، دردوران شروع انقلاب شکوهمند اسلامی در تظاهرات مردمی شرکت می نمود، به خاطر حضور فعالش در راهپیمایی ها و انجام فعالیت های انقلابی چندین بار از دست مزدوران رژیم کتک خورد ولی چیزی به کسی اظهار نکرد. در دوران دبیرستان؛ روزها به درس خواندن و شب ها به نوشتن شعاربر علیه رژیم مشغول بود.
    عبدالمهدی در سال ۱۳۶۱به کسب مدرک دیپلم در رشته ی تجربی نایل گردید. وی علاوه بر درس ومدرسه علاقه شدیدی به آموختن علوم حوزه داشت چنانکه مدت ها از محضر حاج شیخ محمد حسن عندلیبی کسب فیض نمود که این مراودات با این عالم برجسته داراب سبب شده بود تا او آنچنان مقید وملزم به احکام اسلامی گردید که خود ودوستان وخانواده را به داشتن حساب سال ودیگر فرایض تشویق می نمود وحتی درجایی که احتمال می داد حساب سال(خمس) ندارند غذا نمی خورد.
    شهید نیکمنش، بعد از اخذ دیپلم به همیاری و کمک برادران پاسدار شتافت و همین امر پای او را به جبهه های نبرد کشاند. و ۴ بار در جبهه های نبر حضور یافت. در تمام دوران حضور در جنگ تحمیلی آرام و قرار نداشت بارها به خانواده خویش گفته بود؛ ای کاش من هم مانند حضرت سید الشهدا(ع) به فوز شهادت نایل می آمدم.
    در سال ۶۲همراه شهید رحیم عرب زاده به تهران رفت تا در دوره تربیت معلم را در رشته دینی و عربی به اتمام برساند، پس از اتمام دوره تربیت معلم به استخدام آموزش پرورش درآمد و همان سال بعنوان معلم در روستای هیربدان مشغول خدمت شد، در کسوت معلمی هم شخصیت موفقی داشت به گونه ای که در ساعات یا روز هایی که تدریس نداشت به روستا های دیگر می رفت و بجای شهید غلامعباس نیکخواه درس می داد تا جای دبیران رزمنده را پر سازد.
    او در کنار علم آموزی به دانش آموزانش با تدریس معنویت وایمان آنهم با خلوص نیت و صفای باطن الگویی بیاد ماندنی از خود به یادگار گذاشت.
    عبدالمهدی درست پس از ماه مبارک رمضان ودر شب عید فطر اظهار می دارد که فردا راهی جبهه های نبرد است، هرچند به او می گویند بگذار خستگی ماه رمضان از تنت بیرون رود، پاسخ می دهد: ماه رمضان که خستگی ندارد.
    این بار پس از حضور در جبهه به گروه تبلیغات می پیوندد و به رزمندگان قرآن و احکام دین درس می دهد، در آنجا هم با گفتار وعمل اعتقاد و ایمان خود را نشان می دهد؛ چنانکه شبی یکی از دوستانش پس از برگشت از نگهبانی بدون پتو در خیمه خوابیده بود، شهید نیکمنش پتوی خودش را با وجود سرمای شدید به او می بخشد و خود به عبادت و نماز مشغول میشود.
    شهید نیکمنش در شب۲۴/۵/۶۴ در تیپ زرهی۷۲محرم به اسارت دژخیمان بعثی عراق در می آید. پس از مدتی بی خبری که خانواده مدام در انتظار او به سر می بردند و پس از ۳ماه مشخص شد که او اسیر شده و کارت اسارت وی بدست خانواده می رسد، پدر ومادر وافراد خانواده از اینکه هنوزبه شهادت نرسیده است خدا را سپاس می گذارند. نامه های واصله از وی موجب دلداری وتسلی خانواده در طول دوران اسارت است، وی در این نامه ها بارها خانواده را به صبر و بردباری دعوت می نماید.
    آری خانواده پدر ومادر مدت ۵سال درد وسوز هجران وفراق را تحمل نمودند تا اینکه در تاریخ ۲۴/۵/۶۹از رسانه های گروهی اعلام می گردد که اسرا بزودی آزاد و به کشور باز می گردند، شادی سراسر کشور را فرا می گیرد وپدران ومادران رنجدیده وانتظار کشیده در غم فرزند یوسف گونه خویش امیدوار وخوشحال می شوند، این خبر خانواده را به فعالیت وتلاش جهت مهیا ساختن مقدمات استقبال ومراسم ورود فرزند عزیزشان وا می دارد، همه در آرزوی دیدارمحبوبشان لحظه شماری می کنند، اما طولی نمی کشد که شاخه امید در دلها می خشکد، چراغ انتظار درقلب همه با سردی و غم خاموش می شود، خبر شهادت آن آزاده سرفراز به خانواده اعلام می گردد، چه جانسوز وجانگداز است خبر شهادت عزیزی آن هم درست زمانی که همه برای دیدنش لحظه شماری می کنند. آری چراغانی ها برداشته می شود و غم و آه بر دل ها مستولی می شود و این پایانی بر همه انتظارهای خانواده ای است که آغوش خود را برای آن عزیز مهربان گشوده بودند.
    نحوه شهادت وی هم بسیار تأثر انگیز است؛ شهید نیکمنش علاوه بر ماه مبارک رمضان درماه های دیگر سال نیز روزه می گرفت وهمین امر موجب ضعف بدنی شدید او پس از عید مبارک فطر می شود، سپس به اسهال خونی وسپس به نوعی مرض حاد خونی مبتلا می گردد واز آنجا که مراقبت چندانی در مورد وی صورت نمی پذیرد به فوز رفیع شهادت نایل می گردد و به خدایش ملحق می شود و نام و خاطره اش برای همیشه درتاریخ جاوید می ماند.
    آنچه که از سیره نیکوی او از دیگر آزاد گان که مدتی با وی درتماس بوده اند بر می آید این است که او معلم قرآن بود، پیش نماز اسرا بود، نماز شبش هرگز ترک نگردیده و همواره الگوی به تمام معنای یک فرد مؤمن و متعهد و پیرو حقیقی راه حسین (ع) بوده است.
    پیکر مطهر آن شهید والا مقام ابتدا در قبرستان نینوا بخاک سپرده شد و سپس در سال ۸۱ با انتقال به ایران در گلزار شهدای داراب بخاک سپرده شد تا مأمنی برای خانواده و دوستان آزاده اش باشد.
    لازم بیاد آوری است که در هنگام تنظیم این گزارش پدر بزرگوار شهید عبدالمهدی نیک منش در تاریخ ۲۸ مردا ماه به فرزند شهیدش پیوست. روح شان شاد و قرین رحمت حضرت حق باد.

     

    S35C-116081715550_0001 333333 S35C-116081715580 IMG-20160817-WA0007 (Copy) S35C-116081715550_0002 (Copy)

     

    ثبت دیدگاه

    یک پاسخ برای “برگی از زندگی آزاده شهید عبدالمهدی نیک منش/ پدر شهید نیکمنش به فرزند شهیدش پیوست”
    1. خدا اورا مورد مغفرت خویش قرار دهد