جمعه, ۱۰ فروردین , ۱۴۰۳ 20 رمضان 1445 Friday, 29 March , 2024 ساعت تعداد کل نوشته ها : 1989 تعداد نوشته های امروز : 0 تعداد دیدگاهها : 1577×
  • اوقات شرعی

  • دولت بعدی باید پاسوز جبران زیان‌های دولت کنونی شود/ سرمایه گذاری و خرید اوراق نفتی به صرف و به صلاح اقتصادی مردم با توجه به نرخ تورم نیست

    شناسه : 11678 ۲۶ مرداد ۱۳۹۹ - ۱۸:۵۱ 657 بازدید ارسال توسط :

    به گزارش پایگاه خبری عصر داراب نیوز به نقل از خبرگزاری دانشجو، تامین مالی پروژه‌های نفتی با عرضه اوراق سلف استاندارد موازی در بورس انرژی، طرحی متفاوت از طرح فروش نفت یا همان گشایش اقتصادی مورد نظر آقای روحانی است. دولت برای عرضه اوراق سلف استاندارد موازی نفت خام به ارزش ۲ هزار میلیارد تومان […]

    دولت بعدی باید پاسوز جبران زیان‌های دولت کنونی شود/ سرمایه گذاری و خرید اوراق نفتی به صرف و به صلاح اقتصادی مردم با توجه به نرخ تورم نیست
    پ
    پ
    به گزارش پایگاه خبری عصر داراب نیوز به نقل از خبرگزاری دانشجو، تامین مالی پروژه‌های نفتی با عرضه اوراق سلف استاندارد موازی در بورس انرژی، طرحی متفاوت از طرح فروش نفت یا همان گشایش اقتصادی مورد نظر آقای روحانی است. دولت برای عرضه اوراق سلف استاندارد موازی نفت خام به ارزش ۲ هزار میلیارد تومان برنامه ریزی کرده است، اما امروز معادل ۵۰۰ میلیارد تومان آن عرضه می‌شود. سررسید اوراق سلف استاندارد نفتی ۲ سال آینده تعیین شده است، اما فروش اوراق با قیمت‌های از پیش عنوان شده توسط دولت آیا تامین کننده سرمایه گذاران است و آیا راه دیگری برای تامین مالی دولت باقی نمانده است؟ پیامد‌های فروش اوراق سلف نفتی را در گفتگو با محمد علی صادقی؛ کارشناس نفت و انرژی در میان گذاشته ایم که درادامه مشاهده می‌کنید.
    آیا نظر خاصی درباره عرضه امروز نفت در بازار بورس انرژی دارید؟
    عرضه اوراق سلف استاندارد موازی در بورس انرژی برای تامین مالی پروژه‌های نفتی همان روش برات یا پیش فروش کردن و اخذ پول از مردم ادر بورس انرژی است، هر چند دفعات پیش هم بورس انرژی چنین عرضه‌هایی داشته، اما به شکل فروش کنونی به مردم نبوده است، آنچه پیش از این در بورس انرژی فروخته شده است میعانات به متقاضیان در بخش‌های دولتی و خصوصی بود، اما این بار دولت با ایجاد تغییراتی به دنبال پیش فروش و سلف فروش کردن نفت به مردم است، روشی که از پایه واساس اشتباه است. این مساله به قدری مردم را گیج کرده که بین این فروش و فروش نفتی که دولت از آن به نام گشایش اقتصادی یاد کرد، اشتباهاتی صورت می‌گیرد، در فضای مجازی مردم و افرادی که کمترین اطلاعاتی از بازار نفت و بورس ندارند چنان اظهار نظر‌های عجیبی می‌کنند که نگرانی از فروش نفت به مردم را در بورس انرژی و تبعات بعدی آن دو چندان می‌کند.

     


    نرخی که برای فروش اوراق سلف استاندارد موازی در بورس انرژی گذاشته شده آیا آنقدر جذاب هست که بتواند مردم را راضی به خرید نفت از بورس انرژی کند؟
    اوراق سلف نفتی با عرضه بیش از ۵۰۰ هزار بشکه نفت در تالار بورس به متقاضیان فروخته می‌شود، لذا در نخستین مرحله قرار شده هر بشکه نفت با قیمت ۹۴۴ هزار و ۶۲۲ تومان عرضه شود. حداقل خرید ۱ بشکه و حداکثر ۲۰ هزار بشکه عنوان شده است، سود اوراق ۱۹ درصد اسمی و بدون پرداخت دوره‌ای است. در یک حساب و کتاب سرانگشتی می‌توان متوجه شد نفت خامی که دولت تقریبا نزدیک به ۱ میلیون تومان به مردم می‌فروشد که هر بشکه‌ای ۱۹۵ لیتر است اگر هر لیتر را به این قیمت تقسیم کنیم نزدیک به ۶۲۰۰ تومان در می‌آید، این جای سوال دارد که چرا دولت نفت خام را در بورس انرژی گرانتر ازبنزین به مردم می‌فروشد؟ قیمت هر بشکه نفتی که قرار است فروخته شود ۹۴۴ هزار و ۶۲۲ تومان ارزیابی شده است، یعنی هر بشکه ۴۲ دلار، و هر دلاری تقریبا ۲۲۵۰۰ تومان در می‌آید، جای تعجب دارد چرا دولت نفت خام را با این مبلغ و به این گرانی به مردم می‌فروشد؟ قطعا نرخ فرآورده از قیمت دولت کمتر است، چنین مواردی موجب افزایش هر چه بیشتر بی اعتمادی مردم به دولت و به بازار بورس انرژی می‌شود.

    یعنی معتقدید که اگر نفت را با قیمت ارز نیمایی عرضه می‌کردند مردم اشتیاق بیشتری برای خرید بشکه‌های نفت و سرمایه گذاری در این موضوع از خود نشان می‌دادند؟
    نفت خام ما مثل شرکت بی پی یا شرکت‌های معتبر خصوصی نفتی دنیا نیست که این همه روی آن حرف و بحث باشد و به این قیمت گران به مردم فروخته شود، درهر اسم و عنوانی! به این دلیل که نفت خامی که از چاه بیرون کشیده می‌شود جزء انفال و اموال عمومی به شمار می‌رود، لذا اصلا دولت نباید چوب حراج بر انفال و اموال عمومی بگذارد، مساله‌ی دیگر این است که با تورم بالای ۴۰ درصدی که احتمالا با این شیوه مدیریت دولت در یک سال آینده حتما هم بیشتر می‌شود هیچ جذابیتی برای سرمایه گذاری ایجاد نشده است که مردم متمایل به خرید شوند، از همه مهمتر این موضوع تکرار همان ارز جهانگیری ۴۲۰۰ تومانی است که این روز‌ها و این ماه‌ها تلویزیون محل نمایش دادگاه‌هایی شده که آقایان از محل همین ارز پاشی‌ها به این و آن ایجاد کرده اند، قطعا به زودی تبعات و پیامد‌های فروش نفت در بورس انرژی، گریبان دولت بعدی را می‌گیرد، نه تنها دولت بعدی باید پاسوز جبران زیان‌های دولت کنونی شود، بلکه هنگامی که دولت نتواند این پول و سود را به مردم بازگرداند، قطعا از بیت المال یا از راه چاپ کردن و استقراض مردم باید تاوان این خطا‌های دولت آقای روحانی را پس بدهند.

    برخی از کارشناسان معتقدند طرح فروش اوراق سلف استاندارد موازی به نوعی دست گرمی و مزه کردن موقعیت بورس برای فروش‌های بعدی یا همان گشایش اقتصادی دولت است، آیا این تحلیل درست است؟
    اینکه دولت هر تمرینی را روی اقتصاد کشور انجام دهد به هیچ وجه نمی‌توان منکر شد، اما سوال اصلی این است چرا دولت آقای روحانی مردم را اینگونه تحت فشار اقتصادی قرار می‌دهد و چرا این همه تبعات به اقتصاد کشور وارد می‌کند؟ آیا دولت راهکار‌های دیگری برای تامین بودجه خود ندارد؟ اصلا چرا دولت این همه بزرگ است؟ چرا دولت ۵ میلیون کارمند دارد؟ وقتی سناریو نویس شما اقای حسین مرعشی باشد قطعا باید منتظر وقوع فجایایی در اقتصاد کشور بود، اینکه بگویی نفت خام به مردم می‌فروشیم و به جای آن پول می‌گیریم تکرار یک فاجعه دیگر در کشور است، آیا دولت همانند برنامه عرضه سکه در سال ۹۷ توسط آقای سیف همچنان به دنبال تحمیل تبعات مختلفی به اقتصاد است؟ اگر دولت قادر به کار خوب اقتصادی و مدیریت درست اقتصاد نیست چه اصراری بر طرح و برنامه دادن دارد؟ وقتی مردم به دولت اعتماد ندارند واقعا کار خاصی دراقتصاد نمی‌توان صورت داد، دولت ترکیه زمانی برای پر کردن ذخیره طلای خود به این دلیل که طلا ندارد از مردم خود درخواست کرد تا طلایشان را به بانک بسپارند تا با پشتوانه طلا‌ها پول چاپ کند، در حالی که دولت ما همان زمان در حال فروش سکه و طلای کشور یا چوب حراج زدن به دار و ندار کشور بود!

    اوراق سلف موازی استاندارد با این عنوان مطرح شده که طبق سال‌های پیش منتشر می‌شود، اما این بار قرار است ۲ هزار میلیارد تومان وزارت نفت برای تامین مالی پروژه‌های مدت دار شرکت ملی خود از این محل حاصل کند، در صورت موفقیت فروش آیا می‌توان امیدوار به تکمیل پروژه‌های نیمه تمام بود؟
    مجلس شورای اسلامی در تازه‌ترین آمار‌ها اعلام کرده است که دولت ۷۰ هزار طرح بزرگ دارد که هر کدام نیازمند سرمایه گذاری از ۵۰۰ هزار میلیارد تومان به بالا هستند، طرح‌هایی که مانده و پول آن‌ها خورده شده! دولت نه می‌تواند آن‌ها را تکمیل کند و نه می‌تواند آن‌ها را رد کند، طرح‌هایی که برای دولت و برای اقتصاد دیگرصرفه اقتصادی ندارد، با این آمار تعجب آور است که دولت و وزارت نفت چگونه می‌تواند این پول‌ها را به مردم بازگرداند، ضمن اینکه اصلا مشخص نیست این پول‌ها در کدام طرح‌ها هزینه می‌شود! متاسفانه جزیره‌ای عمل کردن دولت در مسائل کلان، اقتصاد را بسیار آشفته کرده است، در حالی که در عرصه اقتصادی هر نهادی باید کار خود را انجام دهد ضمن اینکه همه از یک برنامه و طرح واحد پیروی کنند، اما اینگونه نیست وهزینه‌های دولت به مراتب بیشتر از درآمدهایش است.

    دولت اعلام کرده طرح فروش اوراق نفتی موازی یک گام بلند در راستای حمایت از تامین مالی دولت است آیا این تامین مالی شرکت‌های دولتی در مسیر تورمی پیش بینی شده به ضرر سرمایه گذاران ختم نمی‌شود؟
    اگر این سرمایه گذاری در شرایط عادی انجام شود، اشکالی ندارد، هر چند دولت در شرایط عادی چنین کاری نمی‌کند، اینکه دولت به دنبال چنین طرح‌هایی است ناشی از کسری بودجه و عدم تامین نقدینگی دولت است، قطعا این پول هم خرج مصارف عمرانی نمی‌شود، مشخص است مردم با نرخ تورم کنونی و پیش بینی‌های تورم آتی قطعا دچار ضرر و زیان می‌شوند، ۱۹ درصد سود برای اوراق یعنی متضرر شدن شدید سرمایه گذاران در دو سال آینده! سیاست گذاری‌های دولت نشان می‌دهد که متاسفانه در آینده همچنان با کاهش ارزش پول ملی مواجه شویم لذا سرمایه گذاری و خرید این اوراق به صرف و به صلاح اقتصادی مردم با توجه به نرخ تورم نیست.

    آیا به غیر از این موارد راهکاری پیش پای دولت قرار دارد؟
    اقتصاد هنر است، دو دو تا چهارتایی است که باید ضرب و جمع آن را بلد بود، در حالی که نقدینگی کنونی کشور بالای ۲۶۰۰ هزار میلیارد تومان است و ۸۵ درصد نقدینگی دست بانک هاست، بانک‌هایی که با نقدینگی زمین و ساختمان می‌خرند و بنگاه داری می‌کنند، بانک‌هایی که در حمایت از تولید هیچ اقدامی انجام نمی‌دهند، آیا دولت نمی‌تواند سیاست‌های بانکی را اصلاح و در جهت هدایت نقدینگی به سمت تورم تنظیم کند؟ چرا نظام مالیاتی اصلاح نمی‌شود؟ مساله این است که به نظر می‌رسد دولت برای نجات خود برای دولت بعدی چاه می‌کند و متاسفانه با این سیاست‌ها به اقتصاد و زندگی مردم لطمات شدیدی وارد می‌کند، هزینه‌هایی که با از دست رفتن امنیت اجتماعی و اقتصادی همه مردم باید تاوان آن را پرداخت کنند.

    ثبت دیدگاه

    دیدگاهها بسته است.