حاشیه نگاری:
پایگاه خبری عصر داراب نیوز، افسانه قرایی:
از شهید گفتن و نوشتن سخت است. چه برسد به اینکه از عزیزترین سردار بخواهی بگویی. از نبودنش یک هفته می گذرد. یک هفته ای که همدلی و اطاعت از رهبری را همه فریاد زدند. آخر سردار دلها در ولایت ذوب شده بود و قطعا به همین دلیل محبوب همه شد، حتی آنهایی که او را یک لحظه هم از نزدیک ندیده بودند. سردار دلها گلی از گلهای بهشت برین بود که پرپر شد.
به نظرم منتهای آرزوی همه است که حداقل به آرامگاه او بروند و آرزوهای بر باد رفته شان را از ” او ” بخواهند، مگر نه اینکه فدایی خدا و مرتضی علی (ع ) و فاطمه زهرا (س) شد؟
سخت است، سخت است، تاب دوری اش سخت است.
همچون این شهید فراوان اند، شهیدانی که مخلصانه رفتند و در باورها حکاکی شدند.
زندگی است دیگر. باید باشند افرادی که خود را فدا کنند تا عده ای دیگر در آسایش باشند، تا قیام قیامت نه، تا حضورحجت خدا روی زمین. تا آن زمان خیر و شر در تقابل اند. اما چیزی که تحملش سخت است نفاق خیر است.
چه زخم زبان هایی که نثار خانواده های شهدا نکردیم و نمی کنیم. آخ که مظلوم ترین شهدا، شهدای مدافع حرم اند.
هر شهری مراسمی برای عاشق خدا، سردار دلها بر پا کرد. شهرستان داراب هم روز پنجشنبه در گلزار شهدا برپا کرد.
پایان مراسم از شلوغی و ازدحام کم شد. همه رفتند و خانواده های شهدا فقط ماندند.
خلوتی با عزیزانشان داشتند و در هوای سرد زمستانی، گرم گفتگو بودند.
کاش می شد زمان را ثابت نگه داشت و خوبی ها را بارها و بارها دید.
کاش هیچ وقت فراموشکار نباشیم…
کاش همیشه حامی ولایت باشیم…
کاش همیشه قاسم سلیمانی بمانیم…
ثبت دیدگاه